چین چگونه میتواند خلیلزاد را یاری کند؟
٢٦ جدي ١٣٩٧

زلمی خلیلزاد با آغاز چهارمین دور سفرش به کشورهای منطقه این بار به چین رفت و دیروز عصر به کابل برگشت. او قرار است نتیجه سفرش را به حکومت افغانستان گزارش دهد. آقای خلیلزاد پس از آن به پاکستان میرود.
خلیلزاد روز دوشبنه این هفته به این امید به چین سفرکرد تا همکاری دولت چین را در تسریع روند پروسه صلح افغانستان جلب کند. او هدف خود را از سفر به چین در صفحه تویترش این گونه نوشت: «من به بیجنیگ رسیدم و با مقامهای چین روی تلاشهای مان برای تسهیل گفتگوهای صلح در افغانستان ملاقات میکنم، چین نقش مهمی در پروسه صلح دارد و من منتظر پیگیری این موضوع هستم که چگونه با همدیگر کار کنیم». قبل از سفر خلیلزاد به چین، حمدالله محب مشاور شورای امنیت ملی افغانستان آخر هفته گذشته به چین رفته بود. آقای محب در بازگشت خود از چین، با آقای خلیلزاد در دوبی دیدار کرد و پس از آن خلیلزاد به چین رفت. آقای محب به هدف افزایش همکاریهای امنیتی میان افغانستان و چین و در خواست از چین برای مشارکت فعال در روند گفتگوهای صلح به رهبری افغانستان به پکن رفته بود.
سفارت آمریکا در کابل دیروز عصر با انتشار بیانیهٔ از برگشت خلیلزاد از چین به کابل خبرداد و افزود که خلیلزاد به زودی با هیئت رهبری افغانستان دیدار و گفتگو خواهدکرد. در این بیانیه از دستآوردهای سفر خلیلزاد به چین در راستای پروسه صلح افغانستان اشاره نشده بود. بدیهی است که خلیلزاد قبل از این که نتیجه سفرهایش را به منطقه و چین با مقامات دولت افغانستان در میان بگذارد، آن را خبری نخواهد کرد.
با این هم، آگاهان نیک میدانند که جهتگیریهای کشورهای همسایه در قبال مسایل سیاسی افغانستان چیزی پوشیده و پنهان نیست. اصلاً در افغانستان نیز سیاست تبدیل به یک امر تخصصی و خاص نشدهاست و از عمومیت و حتی گاهی عامیانه بودن برخوردار است. وقتی که کشورهای همسایه بدون هیچگونه ملاحظهٔ دشمنان مسلح افغانستان را به کشور خود دعوت میکنند و هیچ گونه نزاکت دیپلماتیک را در روابط تعریف شده میان دولتها در نظر نمیگیرند، همه چیز هویداست. همین گونه است که آقای ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در آخر هفته گذشته به صراحت خواست که طالبان در حکومت آینده افغانستان باید سهم اساسی و تشکیلاتی داشته باشد.
رویکرد حکومت خلق چین در قبال افغانستان نیز یک امر پوشیده نیست و واضح است که خطوط اساسی سیاست خارجی چین در قبال افغانستان از مسیر پاکستان جریان پیدا میکند. چین هیچگاه نمیخواهد پاکستان را بعنوان یک همکار استراتژیک با افغانستان عوض کند. در رسانههای چین، پاکستان بعنوان همکار استراتژیک و آهنین برای چین یاد میشود. رابطه تاریخی چین و هند نقش استراتژیک پاکستان را در اواخر قرن بیستم بیش از حد افزایش داد و روابط این دو کشور را ریشه دار و ماندگار ساخت. با آن که سیاست خارجی چین در اصل اقتصاد محور تعریف شدهاست نه امنیت محور ولی استراتژی امنیتی در سیاست خارجی چین مخصوصاً در سالیان اخیر، بیش از حد افزایش یافتهاست. جلوگیری از گسترش فعالیتهای بنیادگرایان اویغور در ایالت سین کیانگ و جلوگیری از تحکیم رابطه آنان با بنیادگرایان منطقه و نیز عملی ساختن طرح اقتصادی یک کمربند و یک راه توسط چین، حکومت چین را متقاعد میسازد که در راستای امنیت پایدار در افغانستان توجه جدی کند. چین معتقد شدهاست که بدون تأمین امنیت پایدار در افغانستان، هرگز قادر نیست که اهدف گسترده اقتصادی اش را در منطقه عملی سازد. همین مسئله باعث شدهاست که دولت آمریکا و حکومت افغانستان امیدوار شودکه چین میتواند به خاطر منافع ملی اش، پاکستان را به حمایت از پروسه صلح افغانستان متقاعد کند. به همین رویکرد است که مشارکت چین در پروسه صلح افغانستان بیشتر به خاطر پاکستان موضوعیت یافتهاست. از گفتگوهای صریحی که گاهی میان مقامات چینی و حکومت افغانستان صورت میگیرد میتوان به این باور رسید که چین برای متقاعد ساختن پاکستان برای اعمال فشار به گروه طالبان عملاً دست به کار شدهاست. خلیلزاد با آگاهی به همین رویکرد چین، به پکن رفت تا این روند را بیشتر تحکیم ببخشد.
- نویسنده: سید آصف حسینی
لینک اصلی: http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/87755/%DA%86%DB%8C%D9%86-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D9%84%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D8%AF